سایک‌ای‌آی
استفاده از هوش مصنوعی در روانشناسی

استفاده از هوش مصنوعی در روانشناسی

Published on اکتبر 06, 2025 | Reading Time 3 min

هوش مصنوعی این روزها به‌طرز چشمگیری در حال تحول‌آفرینی در حوزه سلامت روان، به‌ویژه در روان‌درمانی است. این فناوری، با ارائه راهکارهای فردی‌سازی‌شده، در دسترس و مقیاس‌پذیر، دریچه‌های جدیدی به سوی درمان باز کرده است. از نخستین نوآوری‌هایی چون مشاوره تلفنی و حمایت روانی از طریق موبایل گرفته تا ابزارهای مدرن امروزی که با بهره‌گیری از پردازش زبان طبیعی، امکان مداخلات درمانی نوآورانه را فراهم کرده‌اند. چت‌بات‌های هوش مصنوعی امروز می‌توانند به‌عنوان همراهانی هوشمند، در تشخیص و درمان به بیماران کمک کنند و زمینه را برای مکمل یا حتی جایگزینی روان‌درمانی سنتی فراهم آورند، با این هدف که دسترسی به خدمات سلامت روان را گسترش دهند و درمان را بیش از پیش شخصی‌سازی کنند.

با این همه ظرفیت امیدوارکننده، چت‌بات‌های هوش مصنوعی هنوز فاقد ویژگی‌های بنیادینی هستند که در روان‌درمانی ضروری‌اند؛ همدلی واقعی، قضاوت اخلاقی و درک عمیق زمینه‌ای از جمله این ویژگی‌ها هستند. این سیستم‌ها ممکن است نتوانند تاریخچه زندگی مراجع را به درستی درک کنند یا به آسیب‌پذیری‌های عاطفی او پاسخ مناسبی بدهند. یکی از چالش‌های جدی نیز بحث مسئولیت‌پذیری است؛ به‌ویژه وقتی که این ابزارها ممکن است اطلاعات نادرست ارائه دهند یا علائم بحران روانی را به درستی تشخیص ندهند.

حفظ محرمانگی و امنیت داده‌ها از جمله مهم‌ترین دغدغه‌ها در استفاده از هوش مصنوعی در روان‌درمانی است. گفت‌وگوهای مراجعان با چت‌بات‌های هوش مصنوعی معمولاً شامل موضوعات بسیار شخصی و حساس است و حفاظت از این اطلاعات حیاتی و غیرقابل اغماض است. متأسفانه بسیاری از پلتفرم‌های هوش مصنوعی عمومی ممکن است داده‌های کاربران را ذخیره کنند یا برای بهبود مدل‌های خود مورد استفاده قرار دهند که این امر می‌تواند به نشت ناخواسته اطلاعات و نقض حریم خصوصی منجر شود. بنابراین، ضروری است که ابزارهای هوش مصنوعی مورد استفاده در حوزه سلامت روان مطابق با استانداردهای سختگیرانه حفظ محرمانگی و امنیت طراحی شوند و کاربران به‌طور شفاف از نحوه جمع‌آوری، استفاده و حفاظت از داده‌هایشان آگاه باشند. این امر برای ایجاد اعتماد و اطمینان در کاربران بسیار حیاتی است.

با وجود پیشرفت‌های سریع، روانشناسان و روان‌پزشکان همچنان با احتیاط به استقبال این فناوری‌ها می‌روند. بسیاری از آنها که به عمق تعامل انسانی و ارتباط واقعی با بیماران باور دارند، نسبت به جایگزینی یا اتکای کامل به هوش مصنوعی مرددند. از سوی دیگر، چون چت‌بات‌ها مکالمات انسانی را تقلید می‌کنند، کاربران ممکن است انتظارهای غیرواقعی از توانایی‌های آنها داشته باشند؛ انتظارهایی چون دریافت حمایت عاطفی عمیق یا گفت‌وگوهای پیچیده که در نهایت ممکن است ناامیدکننده باشد.

بنابراین، اگرچه هوش مصنوعی وعده بهبود دسترسی به مراقبت‌های سلامت روان را می‌دهد، اما ادغام آن در روان‌درمانی باید با دقت و تامل انجام شود. محدودیت‌های این فناوری در درک عواطف، مسئولیت‌پذیری و ظرافت‌های درمانی، بر ضرورت حفظ حضور انسان‌ها در فرآیند درمان تاکید می‌کند. برای آنکه هوش مصنوعی بتواند به شکل ایمن و اخلاقی در این حوزه به کار گرفته شود، باید محدودیت‌های آن به روشنی بیان شود، نظارت‌های قانونی و اخلاقی جدی صورت گیرد و فناوری در راستای حفظ امنیت و احترام به ارزش‌های انسانی طراحی شود. مدل همکاری میان انسان و هوش مصنوعی که در آن AI به‌عنوان دستیار و نه جایگزین عمل کند، بهترین راه برای ساختن آینده‌ای انسانی و اخلاق‌مدار برای سلامت روان دیجیتال است.

روان‌درمانی مبتنی بر هوش مصنوعی هنوز در ابتدای راه است و پرسش‌های مهمی درباره قابلیت‌های واقعی آن و توانایی‌اش در ارائه مراقبت‌های انسانی‌وار و مؤثر وجود دارد. علاوه بر این، باید خطرهای احتمالی مانند سوءاستفاده‌های فناورانه نیز جدی گرفته شود. از این رو، با پیشرفت‌های بیشتر، باید با حساسیت و مسئولیت بیشتری به ادغام هوش مصنوعی پرداخت و مطمئن شد که سازوکارهای نظارتی لازم برای تضمین اجرای عادلانه و مؤثر آن برقرار است.